آنتی فتنه

تقدیم به سلاله‌ی پاک فاطمة‌الزهرا(سلام الله علیها)؛ امام خامنه‌ای

آنتی فتنه

تقدیم به سلاله‌ی پاک فاطمة‌الزهرا(سلام الله علیها)؛ امام خامنه‌ای

۵ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۲ ثبت شده است

این روزها روزهای پردردی است برایم. از دوست و دشمن باید حرف بشنویم. از آنهایی که ادعای انقلابی بودنشان گوش فلک را کر می کند اما همین که عقیده‌ی ما در نظرشان پسندیده نیست و به قولی احساساتشان با بعضی روحیات ما سازگاری ندارد، می آیند ما رو تخطئه می کنند که شما نباید فلان کار رو بکنید. دنیا و احساسات شخصیشان می شود اسلام!

وقتی از امر به معروف و نهی از منکر حرف می زنیم می شویم "گروه ضربت"! 

می گوییم دستور قرآن است؛ حدیث حضرت زهرا(سلام الله علیها) بر این مسئله تاکید ویژه دارد؛ می گوییم این خواسته‌ی نائب امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است..

اما ظاهراً نمی دانند که ما برای وظیفه‌مان پول نمی گیریم. از توبیخ شدن از سوی رئیسمان بخاطر اطاعت از خدا نمی ترسیم.

آن یکی آمده جلوی من می گوید: این رفتارهای شما باعث می‌شود از ما حق توحش بگیرند!

سر اینکه چرا ما هولوکاست رو زیر سوال می بریم ناراحت می شود، که تمام دنیا رو با خودمان بد کردیم! و حتی آنجا که چرا در قبال سیاست های انگلیس خبیث ما محکم و قاطعانه موضع می گیریم؛ می گوید باید نرم باشیم. این کار طبق کنوانسیون ژنو نقض روابط دیپلماتیک است!

اما آنجا که از او می پرسم "چرا زمانی که آنها دو تا از دیپلمات های ما رو تو لندن کشتند، صدای " یا کنوانسیون ژنو" کسی در نیامد؟!" می گوید ما نباید با تندی برخورد کنیم!

من و دامادمان می گوییم در سیاست خارجی هر چه قدر منفعلانه عمل کنیم، آنها چندین قدم می آیند جلوتر.

برایشان مثالی می زنم...

تصور کنید کسی دستش را روی گلوی شما یا عزیزانتان قرار داده و داره شما رو خفه می کنه ... آنجا شما می آیید با آنها از راه گفتگو صحبت می کنید که مثلا "این کار شما طبق قانون مدنی صحیح نیست .." یا اینکه می گویید: "خواهش می کنم دستتان را از روی گلویم بردارید تا فقط از راه مذاکره مشکلمان را برطرف کنیم...؟" و یا هر جور خواهش و تمنای دیگر..؟

خیر؛ آنجا باید با یک مشت محکم او را از خودتان دور کنید. چون اگر بخواهید همچنان استدلال بیاورید و صرفاً راه پیشنهاد کنید تا چند دقیقه دیگر بیشتر زنده نخواهید ماند.

در سیاست خارجی باید محکم و قاطعانه حرکت کرد. 

یکی دیگه در بسیج دارد همه جور استفاده ای می کند، بعد هم به من می گوید: من و تو که نباید تحت تاثیر تلویزیون جمهوری اسلامی باشیم!

حالا کاری به این ندارم که تلویزیون ما چقدر صحیح عمل می کند. قطعاً انتقاداتی وارد است. حرف من چیز دیگری است.

یکی نیست به این بنده‌ی خدا بگوید، همین بسیجی که شما داری از همه چیزش استفاده می کنی میوه ی این انقلاب است. از رحم پاک جمهوری اسلامی بیرون آمده


پ ن: در آستانه‌ی انتخابات، گوش دادن این مداحی از حاج صادق آهنگران خالی از لطف نیست...


۱ نظر ۲۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۲:۰۰
محمد

 رهبر من...

طلایه دار لاله هایی ...

امید قلب عاشقایی...

خمینی زمان مایی ...



امام خامنه‌ای(روحی فداه) نعمتی است از سوی خدا


إِنَّمَا یخْشَی اللّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ ...      مرد اگر هست به جز عالم ربانی نیست...


اللهم احفظ قائدنا العزیز الامام خامنه‌ای

۲ نظر ۱۰ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۲:۰۰
محمد

شهید آوینی مطالب زیبا زیاد دارد...


یکی از اون مطالب دلنشین شهید این است:


هر شهید کربلایی دارد..


خاک آن کربلا... تشنه خون اوست و زمان انتظار می کشد تا پای آن شهید بدان کربلا برسد و آنگاه... خون شهید، جاذبه‌ی خاک را خواهد شکست و ظلمت را خواهد درید و معبری از نور خواهد گشود و روحش را از آن به سفری خواهد برد که برای پیمودن آن هیچ راهی جز شهادت وجود ندارد...



پ ن: در وبلاگ یکی از عزیزان حدیثی از رسول خدا(صلی الله علیه وآله و سلم) می خواندم که نوشته بود:


هیچ کس نیست که به بهشت رود و 
(در عین حال) دوست داشته باشد
به دنیا برگردد و از آنچه بر روى زمین است برخوردار شود،
مگر شهید، که بر اثر مشاهده کرامت (شهادت)،
آرزو مى کند به دنیا برگردد و ده بار دیگر در راه خدا کشته شود...


اللهم الرزقنا شهادة فی سبیلک

۰ نظر ۰۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۲:۰۰
محمد

کامپیوترم رو خاموش کردم تا برم. خیلی دیرم شده. باید به جایی می رسیدم. اما چند دقیقه قبل از خاموش کردن کامپیوتر، فیلمی رو که خبرگزاری دانشجو از جشن استادیوم آزادی منتشر کرده بود دیدم. نتونستم برم. دوباره سیستم رو روشن کردم تا این مطلب رو بنویسم. خدا می داند الان که دارم این متن را می نویسم بغض گلویم را می فشارد. اشک توان نوشتن رو ازم گرفته. وقتی کثافت کاری این موجودات بی حیا رو کنار هم تو ورزشگاه دیدم داشتم آتیش می گرفتم. خدا باعث و بانیش رو لعنت کنه. هر کی می خواد باشه، باشه. هیچ اهمیتی نداره. اون موجود خبیث منحرفی که جوانان این مملکت امام زمانی رو این طور به هرزه گری و کثافت کاری می کشه. خدا میدونه که منظورم چه کسی هست. انشاالله به حق فاطمه‌ی زهرا روحی فداها هر چه سریعتر شر این منحرف از سر نظام اسلامی و انقلاب عزیز کم بشه. الان اصلا حوصله ندارم بشینم متن ادبی بنویسم. ولی بعدا اساسی می نویسم. وقتی می بینم که ما میاییم توی کوچه خیابون امر به معروف و نهی از منکر می کنیم و آخرش هم بهمون توهین میشه، بعد اون آقا با پول بیت المال هرزه گری تو مملکت راه می اندازه، دوست دارم گلوی نجسش رو بگیرم و خفش کنم. ولی مجبورم تحمل کنم وقتی آقامون فرمودند(نقل به مضمون): "باید  صبر کنیم تا کار این دولت به آرومی تموم بشه..."


خدایا به ما صبر عنایت کن و دشمنان دین عزیز اسلام رو نابود کن


پ ن: به قول برادر بازارگان، خوش اخلاقی به این نیست که ملوس و ساکت باشی. گاهی اگر در راه خدا خشم کنی و زمین و زمان را به هم بریزی خیلی بهتر است.


http://delaaram.blog.ir/1392/02/04#comments


http://ansarclip.ir/10/3474-13920251

۰ نظر ۰۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۲:۰۰
محمد

به پیروی از عالمی آگاه، فیلسوفی بصیر و کسی که به فرموده‌ی ولی امر مسلمین جهان امام خامنه ای(روحی فداه) ، مطهری و علامه طباطباییِ زمان ما هستند، به دکتر کامران باقری لنکرانی رای می دهیم ...

باشد تا خدای متعال از ما قبول کند و ما را در تشخیص مسیر حق و شناخت اصلح در طول زمان یاری کند و از جمله ی یاران مهدی فاطمه قرار دهد ...

 هر چند دیگر عزیزِ ولی خدا در جمع ما نیست ولی روح بلند و ملکوتیش حاضر است و قدرتش در یاری کردن اسلام و مومنین از گذشته بالاتر است.

حضرت علامه مصباح همچنان عمارگونه در این حرکت الهی یاری کننده ی نائب مظلوم امام زمانند و انشاالله پایدار باشند...



و نکته ی مهم اینکه ما نه احمدی نژادی بودیم و نه طرفدار مطلق دکتر لنکرانی هستیم؛ ما حامی گفتمان انقلابیم و سرباز ولایت. نسبت به نظر علامه مصباح مطمئنیم و ایشان را امین اسلام می دانیم

پ ن: البته این رای و نظر تا قبل از هر تصمیم دیگری از سوی جبهه پایداری است و شاید در آینده تغییر کند

خدا داند ...

پ ن2: عده ای از دوستان عنوان می کنند که "پدر آقای دکتر لنکرانی سلطنت طلب است یا اینکه الان در آمریکا زندگی می کند."


خب این مسئله چه ربطی به ایشان دارد، من نمی دانم! گفت: گیریم پدر تو بود فاضل از فضل پدر تو را چه حاصل؟!  این مسئله هم به نوعی از این قضیه تبعیت می کند.


نهایتاً در بدترین حالت این تحلیل را بکار می گیریم که مگر نبود "محمد بن ابی بکر" که امیر المومنین علی(علیه السلام) فرمودند: نگویید محمد بن ابی بکر بگویید محمد بن علی.

و تاریخ از این مسائل و نمونه ها زیاد دارد...

۰ نظر ۰۲ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۲:۰۰
محمد