تفاوت فاحش دو تفکر سیاسی و راه و روش برخورد با جریان مخالف از منظر اصولگرایی
ألْحَمدُللهِ رَبِّ الْعالَمین حماسه سیاسی 92 به کوری چشم دشمنان انقلاب اسلامی و با حضور چشمگیر و حداکثری مردم در شرایطی که نظام اسلامی در پیچ تاریخی خود به سر می برد رقم خورد. جدا از اینکه چه کسی با چه رویکردی به عنوان رئیس جمهور وارد عرصه مدیریت اجرایی کشور شد، اصل مشارکت %72/7 رأی قاطعی به نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه بود.
بی شک پیروز این میدان سیاسی، مردم ولایتمدار ایران اسلامی و ولی فقیه زمان حضرت امام خامنهای(حفظه الله) هستند. رهبری آسمانی که با نفس مسیحایی خود قلوبِ مردم را به نظام اسلامی جذب کرده است؛ رهبری که در هر شرایطی تا پای جان برای آرمانهای اسلام و امام عزیز ایستاده است. امت ما نیز به واقع نشان داد که همیشه گوش به فرمان ولی فقیه شان هستند و با رأی قاطع به نظام اسلامی و حاکمیت ولایت مطلقه فقیه به بیگانگان اثبات کردند که همچنان چون کوهی محکم پشت سر رهبری نظام حرکت خواهند کرد و میدان های دیگر را تحت زعامت ایشان فتح خواهند کرد؛ انشاالله
اما در این میان نکات مهمی لازم به ذکر است که شاید مسیر را برای آینده روشنتر نموده و میزانی برای تشخیص حق از باطل باشد.
ابتدا امید آن است که مسئولان فعلی و آتی کشور با پرهیز از خودبزرگ بینی، بحث های خارج از عرف سیاسی و با بینش و درک عمیق نسبت به دلیل اصلی حضور مردم در صحنه که همان حقیقتِ همیشگیِ رابطهی قلبی بین امت و امام است پی ببرند و در این میان مسئولین فعلی و آیندهی قوه مجریهی کشور می بایست با تعامل و همکاری بیش از پیش با دیگر نهادها و سازمان ها در راه پیش برد اهداف مقدس نظام جمهوری اسلامی در تمامی حوزه های حساس اعم از ؛ ترویج فرهنگِ پوشش و حجاب اسلامی و تربیت نسل انقلابی، بحث حل مشکلات و رفع نواقصِ سیستمهای اقتصادی با رویکرد حمایت از کار و سرمایهی ایرانی مبتنی بر تولید ملی و پرهیز از وابستگی به واردات بی رویه و غیر ضروری از کشورهای غربی و همچنین با رویکردی مقاومتی در موضوع بسیار حساسِ سیاست خارجی و دفاع قاطع و محکم در بحث پیشبرد فعالیت های هستهای و عدم امتیاز دهی به زورگویان و استعمارگران غربی که ممکن است با ارائهی طرح های نوینِ استعماری تحت عناوین به ظاهر زیبا و متمدنانه برای سلطه بر مردم ایران، صورت گیرد مقابله کرده و از خون مصطفیها، شهریاریها و علی محمدیها صیانت و محافظت کنند.
انتخابات گوناگون در طول عمر با برکت جمهوری اسلامی از سلامت، صیانت و امنیت کامل در حفظ آراء مردم برخوردار بوده، هست و خواهد بود. مسئلهی حفاظت از آراء مردم نکته ای است که با توجه به دغدغهی امام خامنهای با نگاهی کاملا اسلامی همیشه به نحو احسنت توسط مجریان برگزاری انتخابات مانند وزارت کشور، شورای محترم نگهبان و اعضاء ستادی شعب اخذ رأی صورت گرفته است و هیچ ایرادی در هیچ دوره ای وارد نبوده است. حالا اینکه چرا زمانی که کاندیدای مد نظر یک جریان خاص در یک انتخابات پرشور رأی نمی آورد و به دلیل عدم اقبال عمومی به آن فرد، اصل صحت و سلامت انتخابات از سوی یک جریان فکری خاص با تفکر استبدادی، مورد خدشه قرار می گیرد مسئله ای است که باید مردم عزیز ما با آن آشنا شوند. اظهار تردید و تقلب در سلامت انتخابات88 و دموکراتیک خواندن انتخابات 92 به دلیل عدم درک ابتدایی مسائل اجتماعی و ضعف بلوغ سیاسی طراحان فتنه بود. حقیقت مسئله این است که اساساً تفاوت های زیادی میان نوع نگاه اصولگرایان به وقایع سیاسی- اجتماعی با نوع نگاه اصلاحطلبان به رویدادهای ذکر شده وجود دارد. البته این یادداشت به هیچ وجه به این معنی نیست که نگارنده آقای روحانی را اصلاح طلب می داند. بلکه هدف عمده بررسی دلایلی است که بعضی خواص در ایجاد فتنه سال 88 بوجود آوردند و با فریب مردم و القای توهم تقلب در انتخاباتی که توسط همین سیستم انتخاباتی صورت گرفته بود، 8 ماه تمام کشور را در شرایطی قرار دادند که بجای کار و تلاش برای پیشرفت، مجبور به درگیری با حواشی و مسائل تابعهی آن شدند. لیکن در ظاهر 8 ماه تنش و فتنه شکل گرفت اما در حقیقت، قطعاً بیشتر از 1 سال تمامی دستگاههای اجرایی، قضایی و امنیتی کشور مجبور به پرداختن به پیامدهای و پروندههای آن اتفاق شوم شدند و این یعنی ایجاد رکود و اختلال در برنامه های اجرایی یک دولت؛ و به عبارتی دیگر زیر پا گذاشتن حق خدمت به مردم بخاطر بی منطقی عدهای خاص. یعنی حق النّاس. عملاً باید دورهی فعالیت دولت دهم را کمتر از 3 سال در نظر گرفت. به هر حال القای توهم تقلب در سال 88 ناشی از عجز، ناتوانی و محدود بودن سطح فکری در پذیرفتن مخالف بود که به دلیل خلق و خوی استبدادی بعضی از افراد خودرأی شکل گرفت.
تفاوت نگاه گفتمانی این دو جریان سیاسی در اینجاست که گروهی، حتی برای لحظهای نمی توانند حضور اندیشه ی مخالف خود را در میدان های مختلف کشور ببینند ولی در نقطه ی مقابل گروهی دیگر با احترامی مثال زدنی به آراء مردم در کمال منطق گرایی، عقل گرایی و اثبات تئوری همراه با اثبات عملی آزادی بیان و اندیشه، با تبریک به منتخب ملت از آن استقبال کرده و با ارائه پیشنهادات کاری به دولت جدید، راه را برای پیشرفت کشور هموار می کنند.
امید آن دارم تا رهبران جریان موسوم به اصلاحات - که برای تاکید مجدد عرض می کنم جریانی جدا از آقای روحانی است – با اصول و مبانی عقل گرایی، آزادی بیان، اصل آزادی رأی در انتخابات آشنا شوند و یاد بگیرند که باید به رأی مردم احترام گذاشت و اردوکشی خیابانی، که روش و مسلک اهل بی منطق و زورگو است را در انتخابات بعدی کنار بگذارند و دموکراسی اسلامی مبتنی بر مردم سالاری دینی را از افرادی با گفتمان منطق و عقل جستجو کنند.
منتشر شده در رجانیوز