امر به معروف، نهی از منکر و چالشهای پیش رو
حدود ١2 روز هست که از ماه رمضان میگذرد...
هوا گرم و طاقت فرساست... و اما ظاهرا عده ای خوابیدن را برای خودشان بهتر از بیداری می دانند.
روی صحبتم با آقایان مسئولی است که مثلا مامور برقراری نظم و امنیت در کشور هستند. سازمان خاصی را نمی گویم، هر سازمانی که به نحوی مسؤول است باید از خواب بیدار شود. معلوم نیست کی این روند رو به جلوی توهین به آمران به معروف و ناهیان از منکر می خواهد گرفته شود. وقتی به کسی که به راحتی بطری آب را در روز به دست می گیرد و می خورد با زبان نرم تذکر می دهیم که "ماه رمضان است، لطفا بطری آبتان را در کیفتان بگذارید و یا اینکه حجابتان را رعایت کنید، به راحتی مورد توهین قرار می گیریم و حتی طرف ما را تهدید می کند که جرأت داری صبر کن یا اینکه می گویند: "می خواهم ببینم چه غلطی می خواهید بکنید!"
آقایان مسؤول نمی دانم فرمایشات حضرت آقا را در باب امر به معروف و نهی از منکر خوانده اید یا نه. اگر نخوانده اید خواهشاً حداقل یکبار به کتاب "واجب فراموش شده" یک نگاهی بیندازید. آب خوردن یک لاابالی در طی روز من را از لحاظ تشنگی اذیت نمی کند. چیزی که مرا رنج می دهد این است که عده ای معلوم الحال به راحتی و در کمال امنیت و آرامش حرمت ماه رمضان و مؤمنین را می شکنند و قوانین نظام را به راحتی زیر پا می گذارند.
آن چیزی که رنجم می دهد، لگد کردن خون هزارن شهید بزرگواری است که برای احیای اسلام با طاغوتیان زمان جنگیدند...
حتی از توهین آنها به خودم هم ناراحت نمی شوم. وقتی به پیامبر اسلام اهانت می کردند و شکمبه ی گوسفند بر روی سر مبارکش می ریختند و حتی با سنگ دندان رسول خدا را می شکستند، دیگر این توهین ها برای من آزار دهنده نیست ولی حرمت شکنی چه در این ماه و چه در طول سال برایم قابل قبول نیست. حرمت خون شهدا را می گویم که برای حفظ اسلام و انقلاب جانشان را دادند.
حضرات مسوؤلین! تا کی باید شاهد باشیم که در نظام اسلامی بخاطر امر به معروف و نهی از منکر یک روحانی او را با چاقو بزنند و همه نظاره گر باشند. تا کی باید ببینیم و بشنویم و خون جگر بخوریم که بخاطر امر به معروف کردن خانمی در میدان پونک تهران، چادر از سر او بکشند و حتی او را بزنند؟! تا کی باید ببینیم که نهایتاً، آمران به معروف و ناهیان از منکر به عنوان مقصر شناخته می شوند و حرمت شکنان و گستاخان در کمال آرامش و اطمینان به بی حیایی های خود ادامه می دهند. باورم این است که جز کوتاهی و مسامحه گری مسئولین باعث بوجود آمدن این وضعیت اسف بار نشده است.
برای نبستن کمربند ایمنی و سرعت غیر مجاز و صحبت با تلفن همراه و ... مجازات و جریمه های آنچنانی وضع می کنیم ولی برای برخورد با حرمت شکنان و کسانی که علناً و عملاً پرچم مبارزه با اسلام و مقدسات به دست گرفته اند، برخوردی صورت نمی گیرد. نمی دانم شاید از نظر عده ای ما متهم به تحجر هستیم! شاید حمل سگ در خودرو امری طبیعی و عرف است! شاید برداشتن روسری ها در خودروهای شخصی و حتی بعضاً عمومی حق قانونی عده ای خاص است و احتمالا عین دموکراسی است! و شاید این ما و قوانین نظام اسلامی هستیم که باید به راه آنان بیاییم نه اینکه عده ی معلوم الحال به قوانین نظام بیایند!
در آخر، اگر بخواهیم این مشکل را ریشه یابی کنیم، باید گزینش نیروی انسانی در سازمان های مامور و همچنین نقص شدید در وضع قوانین حمایت از اسلام خواهان و آمران به معروف و ناهیان از منکر را جستجو کنیم.
منتشر شده در: سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی
با مطالبی با عنوان :برادران بد حجاب و خواهران خوش حجاب بروز هستم !
http://farhangeparvaz.blog.ir/1392/04/28/baradarnbadhejab2312312
فرهنگ پرواز