یاد مرگ
چهارشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۳، ۱۲:۳۰ ق.ظ
یاد مرگ را دوست دارم...
.
.
.
اللهم عجل وفاتی ...
.
.
.
فاطمیه ... مصیبتی به وسعت تاریخ جهان از ازل الی الابد...
۹۳/۱۲/۱۳
یاد مرگ را دوست دارم...
.
.
.
اللهم عجل وفاتی ...
.
.
.
فاطمیه ... مصیبتی به وسعت تاریخ جهان از ازل الی الابد...
گفت: در میزنند مهمان است
گفت: آیا صدای سلمان است؟
این صدا، نه صدای طوفان است
مزن این خانه مسلمان است
مادرم رفت پشت در، اما
گفت: آرام ما خدا داریم
ما کجا کار با شما داریم
و اگر روضهای به پا داریم
پدرم رفته ما عزاداریم
پشت در سوخت بال و پر، اما
آسمان را به ریسمان بردند
آسمان را کشان کشان بردند
پیش چشمان دیگران بردند
مادرم داد زد بمان! بردند
بازوی مادرم سپر،اما
بین آن کوچه چند بار افتاد
اشک از چشم روزگار افتاد
پدرم در دلش شرار افتاد
تا نگاهش به ذوالفقار افتاد-
گفت: یک روز یک نفر اما...